من دولت تعیین می کنم، من تو دهن این دولت می زنم، من دولت تعیین می کنم، من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم، من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد (تکبیر حضار) این آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط آمریکا از این پشتیبانی کرده و فرستاده به ارتش دستور داده که از او پشتیبانی بکنید، انگلیس هم از این پشتیبانی کرده و گفته است که باید از این پشتیبانی بکنید.
برای مطالعۀ متن کامل سخنرانی به ادامۀ مطلب مراجعه فرمایید.
این مطلب متن خلاصه ای از سخنرانی جلسه اول - ایمان و صبر می باشد که در دهه ی 60 ضبط شده است.
در این مطلب با چهار مفهوم بنیادی که موجوب صبر می شوند آشنا می شوید که عبارت اند از : شوق - خوف - زهد - انتظار . که به طور اختصاصی شوق پرداخته است . کلید اصلی برای باز شدن درب شوق را باور وعده های الهی معرفی کرده است و عدم صبر جوانان بر سر راه حق را نداشتن باور قلبی و نداشتن ایمان حقیقی به وعده ها دانسته شده .
از نکته های اصلی می توان به داستان حجاج و چوپان اشاره کرد که به شرح آمده است . و حدیثی از امام علی ع و اشاره به وعده های بهشتی قرآن و ماجرای حنزله شهید جنگ احد که از شب عروسی خود گذشت و به خاطر شوق به خدا به جنگ رفت و شهید شد .
ربی شرحی صدری و یسرلی امری...
ما در این جلسات ابتدا در مورد کوهنوردی و آثار معنویش صحبت میکنیم .وبعد از آن نکاتی راخدمت دوستان تقدیم خواهیم کرد.
(دو صد گفته چون نیم کردار نیست )
انسان وقتی در موقعیت عینی و عملی یک موضوعی قرار میگیرد با هزار ان فکر و اندیشه و ایمان و باور نمیتواند مثل آن وضعیتی قرار بگیرد ،که عیناً درآن قرار گرفته، حتی آنهایی که اهل یقین هستند.
یقین رابه چندقسمت تقسیم میکنند : عین الیقین : یعنی که انسان از نظر علمی به یقین رسیده. از اصلاحات قرآنی هم استفاده میکنند عین الیقین یعنی: با چشم میبینی نه اینکه صرفاً با آگاهی خودت به یقین رسیده ای .
بالاتر ازاین هم وجود داردکه (حق الیقین) است.
برای مشاهدۀ متن کامل به ادامۀ مطلب مراجعه کنید.
برای شبه روشنفکرانی
که سنگ سید مرتضی را به سینه می زنند!
شهید سید مرتضی آوینی، زبان صریح و بدون رودربایستی داشت و همین صراحت و تاکید بر اصول ، موجب شده بود که از سوی جناح های مختلف فرهنگی و هنری مورد حمله و هجوم قرار گیرد. اما این هجوم بیشتر و به صورت جدی تر از سوی طیفی بود که ریشه های خود را در تاریخ به اصطلاح روشنفکری این دیار جستجو می کرد و خویش را مدعی تجدد و آزاد اندیشی و انواع و اقسام "ایسم" ها می دانست.
یکی از پرچالش ترین و بی پرده ترین این هجمه ها در همایشی صورت گرفت که پس از دهمین جشنواره فیلم فجر در بهمن 1370 ، تحت عنوان "سمینار بررسی سینمای پس از انقلاب" در دانشکده سینما و تئاتر برگزار شد. در آن سمینار ، تقریبا همه آنهایی که ادعای سینمای روشنفکری و شبه روشنفکری داشتند و خود را اخلاف موج نو اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 می دانستند ، سید مرتضی آوینی را به قول خودش به محاکمه کشیدند.
بد نیست دوستان شبه روشنفکر یا آنان که به اصطلاح ، نو آوانگارد هستند و پس از انقراض سلسله روشنفکری در غرب ، تازه باد این تفکر منسوخ به آنها رسیده تا از قبلش خود را خنک کنند ، این مطلب را بخوانند. آیا واقعا سید مرتضی آوینی که سنگش را به سینه می زنند ، همین آوینی است؟!
برای مشاهده ی متن کامل به ادامه ی مطلب مراجعه کنید.
سخنان شهید چمران
مناجات زیبای دکتر چمران :
خدایا ...
از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت
اما شکایتم را پس میگیرم ...
من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد ...
گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست ،
معنایش این نیست که تنهایم ...
معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت ...
با تو تنهایی معنا ندارد !
مانده ام تو را نداشتم چه میکردم ...!
دوستت دارم ، خدای خوب من ...
والله و بالله ما در برابر این قضیه مسئولیم . به خدا قسم مسئولیت داریم . به خدا قسم ما غافل هستیم . و الله قضیهای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است ، این قضیه است . داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده ، این قضیه است . اگر میخواهیم به خودمان ارزش بدهیم ، اگر میخواهیم به عزاداری حسین بن علی ارزش بدهیم ، باید فکر کنیم که اگر حسین بن علی امروز بود و خودش میگفت برای من عزاداری کنید ، میگفت چه شعاری بدهید ؟ آیا میگفت بخوانید : ” نوجوان اکبر من” یا میگفت بگویید : ” زینب مضطرم الوداع ، الوداع ” ؟! چیزهایی که من ( امام حسین ) در عمرم هرگز به اینجور شعارهای پست و کثیف ذلت آور تن ندادم و یک کلمه از این حرفها نگفتم؟! اگر حسین بن علی بود میگفت اگر میخواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد . شمر امروز موشه دایان است. شمر هزار و سیصد سال پیش مُرد، شمر امروز را بشناس. امروز باید در و دیوار این شهر با شعار فلسطین تکان بخورد. هی دروغ در مغز ما کردند که آقا این یک مسئله داخلی است. مربوط به عرب و اسرائیل است . … تلاش ما مسلمین در این زمینه چه بوده است؟ به خدا خجالت دارد ما خودمان را مسلمان بدانیم ، خودمان را شیعه علی بن ابی طالب بخوانیم. … آیا ما وظیفه نداریم که کمک مالی به آنها بکنیم؟ آیا اینها مسلمان نیستند، عزیزان ندارند؟ آیا اینها برای حق مشروع بشری قیام نمیکنند؟ « فضل الله المجاهدین باموالهم و انفسهم (سوره نساء ، آیه ۹۵) الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم»( سوره توبه ، آیه ۲۰) به وسیله مال که میتوانیم کمک کنیم . والله این انفاق واجب است، مثل نماز خواندن و روزه گرفتن واجب است. اولین سوالی که بعد از مُردن از ما میکنند همین است که در زمینه همبستگی اسلامی چه کردید ؟ پیغمبر فرمود : « من سمع مسلما ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم » هر کس بشنود صدای مسلمانی را که فریاد میکند یاللمسلمین مسلمانان به فریاد من برسید ، و او را کمک نکند ، دیگر مسلمان نیست ، من او را مسلمان نمیدانم . چه مانعی دارد که ما برای اینها حساب باز کنیم ؟ چه مانعی دارد که مقدار کمی از درآمد خودمان را اختصاص به اینها بدهیم ؟ … مردم بیدار آن مردمی هستند که فرصت شناس باشند، دردشناس باشند، حقایق شناس باشند. من وظیفه خودم را عمل کردم . وظیفه من فقط گفتن بود و خدا میداند جز تحت فشار وجدان و وظیفه خودم چیز دیگری نبود. این کمک مالی را وظیفه شما میدانم و وظیفه خودم و هر خطیب و واعظی میدانم که این را بگوید، بر هر خطیب و واعظی واجب میدانم که چنین حرفی را بزند. مراجع تقلید بزرگی مثل آیت الله حکیم و دیگران رسما فتوا دادهاند که کسی که در آنجا کشته میشود ، اگر نماز هم نخواند شهید در راه خداست. پس بیاییم به خودمان ارزش بدهیم ، به کار و فکر خودمان ارزش بدهیم ، به کتابهای خودمان ارزش بدهیم ، به پولهای خودمان ارزش بدهیم ، خودمان را در میان ملل دنیا آبرومند بکنیم . علت اینکه دولتهای بزرگ جهان چندان درباره سرنوشت ما نمیاندیشند ، این است که معتقدند مسلمان غیرت ندارد . آمریکا را فقط همین یکی جری کرده است . میگوید مسلمان جماعت غیرت ندارد ، همبستگی و همدردی ندارد. میگوید یهودی که برای پول میمیرد، جز پول چیزی نمیشناسد، خدایش پول است ، زندگیش پول است ، حیات و مماتش پول است ، به یک چنین مسئله حساسی که میرسد روزی یک میلیون دلار به همکیشانش کمک میکند ولی هفتصد میلیون مسلمان دنیا کوچکترین کمکی به همکیش خود نمیکنند”
شهید حاج ابراهیم همت: زمان بازرگان ، به من برچسب چریک فدایی زندند . زمان بنی صدر هم بر چسب منافق ! هر قدمی که در راه خدا و بندگان مستضعف اوبرداشتیم، بر چسب بارانمان کردند ... حالا روزی ده بر چسب دشت می کنیم، اما عزیزان من! دل سرد مباشید حاشا که بچه بسیجی ، میدان را خالی کند
طلبه جوان هر روز میرفت دبیرستانها درس انگلیسی میداد. پولش هم میشد مایه امرار معاش. میگفت اینطوری استقلالم بیشتره، نواقص حوزه رو بهتر میفهمم و با شجاعت بیشتری میتونم نقد کنم. بهشتی تا آخر هم با حقوق بازنشستگی آموزش و پرورش زندگی میکرد.
برای مشاهدۀ متن کامل به ادامۀ مطلب مراجعه کنید.
عرفان سياسي در سلوک آيت الله العظمي بهجت (ره)
عرفان سياسي در سلوک آيت الله العظمي بهجت (ره)
مگر از مردمک ديده مدادي طلبيم
اهل حکمت گفته اند شناخت و معرفت، يعني احاطه وجود عالم بر معلوم و اگر چنين است بايد دست طلب از معرف اولياي حق برشست؛ آن سان که آنان نيز دامان طمع از معرفت ذات حق بر کشيدند و جز نيستي خويش در اين عالم چيزي نطلبيدند. اينچنين گفته اند که حقيقت عرفان ولايت است و کساني ولايت بر تمام عالم يافته اند که به مقام نيستي و فنا رسيدند، يعني ولايت و سلطنت باطني بر تمام عليه عالم، که حقيقش همان سعه روح عارف است، با نيستي و فناي عارف در ذات حق جمع است و اين عجيب آميزه اي است که کميت عقل حتي در فهم مفهوم آن لنگ است؛ تا چه رسد به درک کنه آن. نقل است که پيري عارف چنين گفته بود: همه عالم در اختيار من است، اما من خود در اختيار خودم نيستم!
1-روايات
با يک نگاه کلي به گفتار و رفتار پيشوايان معصوم (ع)، روشن مي گردد که آنان در دو بعد علمي و عملي، بر اجراي فريضه ي امر به معروف و نهي از منکر تأکيد بسيار داشتند.
برای مطالعه کامل این مطلب به ادامه مطلب مراجعه بفرمایید.
.: Weblog Themes By Pichak :.